گاهی آدم ، کم می آورد ...
خسته می شود و از قوی بودن دست می کشد !
گاهی آدم از تنهایی و بی پناهی اش بغض می کند ،
گوشه ای مچاله می شود ،
زانویِ بی کسی اش را در آغوش می گیرد و دردهایِ چندین ساله اش را از دریچه ی چشمانِ بی پناهش بیرون می ریزد !
کاش میانِ این سکوت و انزوایِ بی رحمانه ، کسی از راه می رسید ...
کسی که تکیه گاه می شد ،
کسی که با لحنی محکم و عاشقانه می گفت ؛
نگران نباش ، "من هستم " !
برچسب : نویسنده : gharibetanha995o بازدید : 132