من آموخته ام که مردمفراموش خواهند کرد شما چه گفتید، فراموش خواهند کرد چه کردید، اما هرگز فراموش نمی کنند کهچه حسی به آن ها منتقل کردید... تاريخ دوشنبه پنجم تیر ۱۴۰۲سـاعت 23:14 نويسنده hiva| | بخوانید, ...ادامه مطلب
خیلی دیر یادت می افته یه سری آدما رو چقدر دوست داشتی...آدما تا وقتی یه کسی رو از دست ندن قدرشو نمی دونن..ولیآدما حتی فکرشم نمی کردن یه کسایی رو از دست بدن که خیلی بهش نیاز داشتن و وابستش بودن....... تاريخ پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۴۰۲سـاعت 19:57 نويسنده hiva| | بخوانید, ...ادامه مطلب
من فقط تو رو واسه خودم میخواستم... من میخواستم کسیو جز من نبینی..و کسی جز من توجهتو جلب نکنه..و جواب کسی رو زودتر از من ندیدی..و همه ی همه ی حواست به من باشه!من میخواستم تو حتی اگه با همه خوبی با من خوبتر باشی..اگه همه دوست دارن هم،بدونن که تو منو دوست داری..خوب آدمی به هر چیزی زیادی چنگ بزنه باخته! و تو بزرگترین باخت من بودی..شاید بعضیا چیزای بزرگ خوشحالشون کنه ولی من همیشه چیزای کوچیکو کنارِ تو میخواستم و تورو فقط واسه خودم ... تاريخ سه شنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۴۰۰سـاعت 15:12 نويسنده hiva| | بخوانید, ...ادامه مطلب
برای انتهای راهی که مشخص نبود شمع شدم..میانه راه سوختم..آب شدم..تمام شدم..نه رسیدم نه دیدم..... تاريخ یکشنبه بیستم تیر ۱۴۰۰سـاعت 17:36 نويسنده hiva| | بخوانید, ...ادامه مطلب
ﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮﻭﺩ ..ﻭﻟﯽ ﻧﺮﺳﺪ…ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﺪ ..ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﺩﻟﯿﻠﺶ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﺪﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻐﺾ ﮐﻨﺪ .. .ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪﺁﺩﻡ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﺪﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑَﻐَﻞ ﮐﻨﺪﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﻨﺪ !…., ...ادامه مطلب
آدمها میآیند،آدمها میروند.هر کسی که میآید،چیزی برایت میآورد؛هر آن کس که میرودچیزی از تو را میبَرد ... !آدم ها میآیند، آدمها میروند ...سالها بعد خواهی فهمید،چیزی که از تو بر جای مانده،خودت نیست ...تکههایی است جمعشده از آدمهایی که آورده بودند و در ازایش ...آرام آرام تو را تکه تکه بُردند ..., ...ادامه مطلب
بعضی از آدم ها انقدر نگاهشانچشم هایشاندست هایشانمهربان است ..که دلت میخواهدیکبار در حقشان بدی کنی و نامهربانیو ببینی نگاهشان،چشم هایشان،دست هایشانوقتی نامهربان میشود چگونه استدر نهایت حیرت تومیبینیمهر, ...ادامه مطلب
قصدم نشستن بود...اما در کنارت...نه چشم انتظارت...قصدم شکستن غرورم بود...اما در آغوشت نه زیر پایت...قصدم زندگی بود...اما با تو...نه با خاطراتت...قصدم پیرشدن بود...اما به پایت...نه به دستت...!!, ...ادامه مطلب
آدم هـامـــی آینـــدزنـدگـی می کننـدمی میـرنـد و می رونـدامـا فـاجعـه ی زنـدگــــی ِ تــوآن هـنگـــــام آغــاز مـــــی شـودکــه آدمـی می رود، امــا نـمی میـردمی مـــاند و نبـودنش در بـودن ِ تـوچنـان تـه نـشیـن می شـودکـه تــو می میـریدر حالی کـهزنـده ای..., ...ادامه مطلب
ﺑـَﻌﻀـﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﻋﯿﻦ ﺑـﺎﺭﻭﻥ ﻣـﯽ ﻣـﻮﻧﻦﺍﻭﻟﺶ ﮐـﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻬﺖ ﻃﺮﺍﻭﺕ ﻣﯿﺪﻥ ﺷﺎﺩﯼ ﻣﯿﺪﻥﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺵ …ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ ﺑﺎ ﮔِﻞ ﻭ ﺷﻞ ﯾﮑﯿﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻣﯿﺮﻥﻣﺮﺍﻗﺐ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺻﻔﺖ ﺑﺎﺵﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﮔِﻞ ﺑﺸﯽ …!, ...ادامه مطلب
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪﮔﺎﻫﻲ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪﮔﺎﻫﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﺖﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ ﻣﻴﺸﻮﻧﺪﭼﺸﻤﺎﻧﺸﺎﻥﺩﺳﺘﺎﻧﺸﺎﻥﮔﻮﺍﻩِ ﺑﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﺖ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪﻧﻘﺶ ﻋﺎﺷﻖ ﭘﯿﺸﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪﻛﻪ, ...ادامه مطلب
آدم ها تا جایشان را برایت خالی نکنند ، ارزش واقعی شان را نمی فهمی ... !بعضی ها آن قدر معرفت دارند که دلشان نمی آید خودشان با پای خودشان بروند ...باید حادثه ای بیاید و آنها را ببرد ... !تا تو در حجمِ, ...ادامه مطلب
مربوط به همیشه حرف سعی مربوط به کردم حرف دل کسیو نشکنم اما به خودم که نگاه میکنم،تیکه تیکه ام سعی مربوط به کردم حرف کسیو تو غمهاش تنها نذارم اما حتی هیچکس نفهمید من کی ناراحتم سعی مربوط به کردم حرف با همه مهربون باشم اما بعضیا فک کردن من احمقم مربوط به همیشه حرف دیگران رو بخشیدم اما فک کردن متوجه خطاهاشون نشدم..., ...ادامه مطلب
مربوط به آدمهای حرف مربوط به صبور حرف مربوط به یکبار حرف ه مربوط به ترکتان حرف می مربوط به کنند حرف آن هم وقتی که سخت مشغول اولویت های غیر از آنها هستید!با یک لبخند سرد برای همیشه میروندو جای خالیشان برای همیشه یخ میبندد...آدم هایی که مربوط به صبور حرف هستند شاید بودنشان خیلی معلوم نشود اما نبودنشان زجر اور است ..., ...ادامه مطلب
من تو را با تمام ضعفهایت،پرقدرت دوست دارم!اینکه گاهی ناامید و غمگین میشوی،دلیل نمیشود که نشود کنارت سیر خندید!اینکه گاهی سکوت میکنی و توی خودت میروی،نقطهی پایان برای حرفهای عاشقانه و خوبمان که نی, ...ادامه مطلب